چه فرقی می کندآسمان چه رنگی باشد مادر
چه فرقی دارد هوای بهار چه احساسی را برای
تنهایی من بخواند اگر نباشی
بایددنیا را وارونه دوست داشت
خوابی دید تکراری که دران لباس دامادی می دوزند
هررنگی زندگی باشد مهم نیست
برای من شکست خورده تنها
بی خیال بی خیال باید رفت
خانه ویران است و دل شکسته است
سازغم الودی می زند زندگی
ایستگاه بعدی نگه دار
خسته ام حوصله سفر ندارم
ازاین ویرانی و بی کسی
هرچه باد ا باد
بریز پیاله را از غم لب ریز کن
این احساس ویران را
مادر نیستی برایم دعا کنی
لباس دامادیم هم چنان نیمه کاره ماند
می ترسم در آینه نگاه کنم
از من قاب عکسی پوسیده مانده مادر
صدای خرد شدنم را می شنوم
همه فریادم همه فریادم مادر
چرا رفتی
چه فرقی دارد هوای بهار چه احساسی را برای
تنهایی من بخواند اگر نباشی
بایددنیا را وارونه دوست داشت
خوابی دید تکراری که دران لباس دامادی می دوزند
هررنگی زندگی باشد مهم نیست
برای من شکست خورده تنها
بی خیال بی خیال باید رفت
خانه ویران است و دل شکسته است
سازغم الودی می زند زندگی
ایستگاه بعدی نگه دار
خسته ام حوصله سفر ندارم
ازاین ویرانی و بی کسی
هرچه باد ا باد
بریز پیاله را از غم لب ریز کن
این احساس ویران را
مادر نیستی برایم دعا کنی
لباس دامادیم هم چنان نیمه کاره ماند
می ترسم در آینه نگاه کنم
از من قاب عکسی پوسیده مانده مادر
صدای خرد شدنم را می شنوم
همه فریادم همه فریادم مادر
چرا رفتی
No comments:
Post a Comment