چون به کمترمیرسم بازهم قانع ترم
درکنارتوچه هستم ازخودهم کمترم
دیروقتی است اسب من بیداراست
راه سخت است ومن ایمن ترم
پس چه گویند لغزش ازدل دیده اند
با دل بیمارم ازاین همه سالم ترم
ناله های شب پیمان عشق ورازبود
چون به مقصد می رسم عاقل ترم
کوله بارم معرفت اندوخته ام ایمان بود
دل خوشم ازدیدنت چون ازهمه بالاترم
رازی گفته ای درگوش مردی بیمار
چون بیدارشدم دیدم ازهمه دیوانه ترم
تا توهستی در وجود شب های من
حاجیا بیدارباش وبدان کامل ترم