Sunday 12 March 2017


بیا که جام زهر تو نیاز من است
همه عشوه های تو ارزوی من است
اگر به ساز دل بیمارم چنگی نمی زنی
بدان که لب لعل تو ارزوی من است
به دفترشعرم اگر گذر نمی کنی با غم
لبان خندان ودیده گان تو ارزوی من است
به رقص امدند پریان در شب وصال من
چه عشوه های توکردی که ارزوی من است
ندیم وحکیم به قصر و صواب جو می خرند
برای اسب قشنگم سواری ارزوی من است
آرزو -حاجی اقا

No comments:

Post a Comment