دستانم می لرزند در آغوش تو
قلبم به لحظه آخرخود می رسد
تنها لحظه وجودم با تو
می شود التماس خوابی قشنگ
ودرویایی که به رنگ آبی است
گیسوانت را در بادشانه خواهم زد
من با قلب بلورین تهی
در هوس تو می شکنم
پس بدان لحظه رفتن
شاید نپرسی مرا
وقتی ازکنارمزارم می گذری
قلبم به لحظه آخرخود می رسد
تنها لحظه وجودم با تو
می شود التماس خوابی قشنگ
ودرویایی که به رنگ آبی است
گیسوانت را در بادشانه خواهم زد
من با قلب بلورین تهی
در هوس تو می شکنم
پس بدان لحظه رفتن
شاید نپرسی مرا
وقتی ازکنارمزارم می گذری
No comments:
Post a Comment