Saturday 25 February 2017



دریک قدمی درخت آرزو
من مانده ام با دیده گان حسرت
جنگ من اتفاقات سخت ودردمن
می بینم مردم پراکنده می شوند
از غم زیاد
سرما در وجود من
هرکس آینه ای را می بوسد
دیگر کسی نمی خندد
فکرزیبای هوس کنجکاو است
بربال فرشته آرزو
هوا سرد است نازنین من
هوا سرد است
چشمان مردم در انتظار کسی است
او نمی آید و هوا هم چنان سرد است
هرکس سبدی دارد از آرزو
من خسته از نگاه تو
هوا سرد است دلم گرم نیست
پرستو ها نیامده اند دلم غمگین است
لباس بخت تو پوسید از انتظار
درانتظار جادوی خوشبختی بمان و بدان
هوا سرد است ..نازنین مادر
پرستو ها نیامده اند خانه هم چنان خالی است
از خنده های تو
شعر - خنده های پوچ
حاجی اقا

No comments:

Post a Comment