دیدم همسایه با صداقت می چیند
سیب سرخی از هوس خاطره ها
من به اندازه یک روز قشنگ
دیده گانم به به زمان روشن و آسمانم آبی است
می روم کوچه پایین تر خوبان زمین
پیرمردی نشسته دم قهوه خانه خاطره ها
فنجان چایی می نوشد و خط عشقی برکاغذ
می نویسد کاتب و نگاهش گرم است
می گوید سلام ...
من چه زیبا دیدم این کوچه خوبان زمین
می روم دشت کنار زن زیبای کپر
شالیزار ها درختان سبز خدا
زندگی خاطره نیست
جریان رود خروشان هوس خواهد بود
در کنار دل سبز خرمن
نفس گرم خدا
مهربانی آفتاب
احساس قشنگی دارم
سیب سرخی از هوس خاطره ها
من به اندازه یک روز قشنگ
دیده گانم به به زمان روشن و آسمانم آبی است
می روم کوچه پایین تر خوبان زمین
پیرمردی نشسته دم قهوه خانه خاطره ها
فنجان چایی می نوشد و خط عشقی برکاغذ
می نویسد کاتب و نگاهش گرم است
می گوید سلام ...
من چه زیبا دیدم این کوچه خوبان زمین
می روم دشت کنار زن زیبای کپر
شالیزار ها درختان سبز خدا
زندگی خاطره نیست
جریان رود خروشان هوس خواهد بود
در کنار دل سبز خرمن
نفس گرم خدا
مهربانی آفتاب
احساس قشنگی دارم
No comments:
Post a Comment