درهمه دنیا یکی افسردگی است
روزهای من چه روزهای بدی است
من میان خود غم قسمت می کنم
هرچه دارم ازتو همت می کنم
انچه دردنیای من بیماری است
غم های دلم همه تنهایی است
شمع من می سوزد بارقص خویش
می ترسد زشب ازکردارخویش
حادثه خون می کند دردفترم
دفتر شعرم همه تنهایی است
شب به بالین غم وافسردگی
تادم صبح ناله تسلیم می کنم
روزهای من چه روزهای بدی است
من میان خود غم قسمت می کنم
هرچه دارم ازتو همت می کنم
انچه دردنیای من بیماری است
غم های دلم همه تنهایی است
شمع من می سوزد بارقص خویش
می ترسد زشب ازکردارخویش
حادثه خون می کند دردفترم
دفتر شعرم همه تنهایی است
شب به بالین غم وافسردگی
تادم صبح ناله تسلیم می کنم
No comments:
Post a Comment