امشب شب من است
که به آسمان غمگینم نگاه می کنم
درشبی که ماه هم حوصله من را ندارد
قدم زنان از کوچه های آرزو می گذرم
ودر امتداد کوچه رهگذران آشنایی رامی بینم
با بغل بغل آرزو
دیگر از این زمان خسته کننده نمی ترسم
دوست دارم احساس کنم آرزوهای تورا
امشب در جریان نگاه زیبایی ستارگان
من مانده ام به تماشای گوشواره های ماه
خال لبت به رقص گیسوانت می خندد
این دل آشوب می کند به ناز تو
امشب شب من است امشب شب من است
در پرسش خودم چه غوطه ور می شوم
تا عاشقانه آرزو کنم بوسه ای ازلبان تو
اما در امتداد شب هنوز رهگذرانی
می اندیشند به تو ای معبود من
چون خاطری به ذهن جوانی عاشق
پرپر می زنم در قفس اسارت تو
ای کاش چوب جادویی جادوگر پلید
در دست من بود و آرزوهای قشنگ تو
یک لحظه رنگ می زدم پیراهن خیال تو
به گل های قشنگی که زمزمه می کنند
باور بودن و دوست داشتن را
امشب شب من است
درپرواز آرزوی تو
ای قشنگ آسمانی بخند
تاوقت باقی است بخند
بر لطف بی کران او
که به آسمان غمگینم نگاه می کنم
درشبی که ماه هم حوصله من را ندارد
قدم زنان از کوچه های آرزو می گذرم
ودر امتداد کوچه رهگذران آشنایی رامی بینم
با بغل بغل آرزو
دیگر از این زمان خسته کننده نمی ترسم
دوست دارم احساس کنم آرزوهای تورا
امشب در جریان نگاه زیبایی ستارگان
من مانده ام به تماشای گوشواره های ماه
خال لبت به رقص گیسوانت می خندد
این دل آشوب می کند به ناز تو
امشب شب من است امشب شب من است
در پرسش خودم چه غوطه ور می شوم
تا عاشقانه آرزو کنم بوسه ای ازلبان تو
اما در امتداد شب هنوز رهگذرانی
می اندیشند به تو ای معبود من
چون خاطری به ذهن جوانی عاشق
پرپر می زنم در قفس اسارت تو
ای کاش چوب جادویی جادوگر پلید
در دست من بود و آرزوهای قشنگ تو
یک لحظه رنگ می زدم پیراهن خیال تو
به گل های قشنگی که زمزمه می کنند
باور بودن و دوست داشتن را
امشب شب من است
درپرواز آرزوی تو
ای قشنگ آسمانی بخند
تاوقت باقی است بخند
بر لطف بی کران او
No comments:
Post a Comment